تفکر خلاق چیست و چطور میتوان خلاقانه فکر کرد؟
چطور بعضی از آدمها همیشه در حال ساختن ایدههای جدید و دارای اندیشه خلاقانه هستند، در حالی که بعضی دیگر نمیتوانند بهراحتی این کار را انجام دهند؟ پاسخ این سؤال در توانایی آنها در استفاده از تفکر خلاق نهفته است.
تفکر خلاق، توانایی داشتن نگاه متفاوت به هرچیز و یافتن راههای جدید برای حل مشکلات است. مهارتهای تفکر خلاق، فقط برای افرادی مثل هنرمندان و نوازندگان نیست؛ همه میتوانند از آن بهرهمند شوند. شما هم برای داشتن فکر خلاق میتوانید مهارتها و تکنیکهای مفیدی را یاد بگیرید و دیدگاه جدیدی را برای نوآوری، حل مسئله و مدیریت تغییر ایجاد کنید. در این مطلب با تعریف تفکر خلاق و راههای پرورش آن توضیح خواهیم داد.
مطلب مرتبط: چطور خلاقیت درونی خود را بروز دهیم؟
تفکر خلاق چیست؟
روشی است برای دیدن مشکلات یا موقعیتها از منظری تازه و پیشنهاد راهحلهای غیرمستقیمی که در ابتدا ممکن است ناخوشایند به نظر برسند. تفکر خلاق، هم با فرایند بدون ساختار مثل جلسات ایدهپردازی تحریک میشود، هم با فرایند سازمانیافته مانند تفکر جانبی.
خلاقیت، توانایی ایجاد چیزهای جدید است؛ می تواند ایده جدیدی در قالب یک نقاشی یا یک قطعه موسیقی باشد.
بنابراین تفکر خلاق، توانایی تفکر متفاوت برای دیدن مسئله یا مشاهده آن از زاویه و دیدگاه جدیدی است. این توانایی اغلب این امکان را میدهد که راهحل جدیدی پیدا کنید یا حتی بفهمید که مشکل لزوما نیازی به راهحل ندارد.
نیاز به تفکر خلاق پیش میآید زیرا مغز ما بهطور طبیعی تمایل به انتخاب میانبرها دارد. وقتی که ما اطلاعاتی در ذهنمان داریم، مایلیم از آنها استفاده کنیم. این همان فرایند یادگیری است که مزیتهای زیادی دارد؛ برای مثال، مجبور نمیشویم هر بار برای غذاخوردن، استفاده از قاشق و چنگال را بیاموزیم؛ اما این روش معایبی هم دارد، مثلا ما دیگر درمورد کارهایی که مدام انجام میدهیم و چیزهایی که میبینیم یا میگوییم، فکر نمیکنیم.
تفکر خلاق رسمی
البته میتوان در تمام شرایط، خلاقانه اندیشید. برخی از افراد بهسادگی ایدههای جدید میسازند و به نظر میرسد که نسبت به اطرافیانشان، دید متفاوتی نسبت به هرچیز دارند.
آنها همیشه در حال پرسیدن «چرا؟» و «چرا نه؟» بوده و بهطور طبیعی، مبتکر و حلال مشکلات هستند.
اما برای بیشتر افراد، تفکر خلاق نیازمند تلاش بیشتری است و ترجیح میدهند آن را برای زمانهای واقعا ضروری نگه دارند.
موارد زیر موقعیتهای معمول استفاده از تکنیکهای تفکر خلّاق است:
- وقتی با مشکل یا مسئله بزرگی روبهرو هستید و نمیتوانید روش روبهجلو و واضحی را ببینید؛
- وقتی تغییری در حال رخدادن است و بهسختی میتوانید از آنچه که در پیش است، آگاه شوید و بخواهید درمورد اتفاقات احتمالی فکر کنید؛
- وقتی اختلافنظر زیادی درمورد اتفاقات آینده وجود دارد و به نظر نمیرسد که اعضای تیم بدون تلاش زیاد بتوانند به سازش برسند؛
- وقتی به چیز جدیدی احتیاج دارید که قبلا آن را امتحان نکرده و از آن مطمئن نیستید.
در موارد گفته شده، ممکن است تفکر خلاق رسمی و کمکگرفتن از مربی آموزشدیده برای تیم مفید باشد.
تکنیکهای تفکر خلاق
ابزار و تکنیکهایی که برای تحریک تفکر خلاق میتوانید استفاده کنید، شامل جلسات طوفان فکری (brainstorming)، مهارتهای ترسیمی مانند نگاشت ذهن یا نقشه ذهنی (mind-mapping)، تصاویر غنی (rich pictures) و مهارتهای نقشآفرینی (role-play) است. با اینکه درمورد این تکنیکها شک و تردید زیادی وجود دارد، بیشتر آنها هم از نظر علمی درستاند، هم شواهدی مبنی بر کارکردشان وجود دارد؛ مهم است که آنها را با ذهن باز امتحان کنید.
خلاقانهتر فکر کنید
فراتر از فرصتهای تفکر خلاق رسمی، میتوانید مواردی را تمرین کنید که در کارهای روزمره نیز خلاقانه فکر کنید. این موارد در ادامه آورده شده است:
گسترش روابط اجتماعی، برای آشنایی با گروه متنوع و گستردهتری از افراد
همه ما تمایل داریم که با آدمهایی مثل خود، بهویژه افرادی که پیشینه و دیدگاههای کلیشان نسبت به زندگی با ما یکسان است، به بهترین شکل ارتباط برقرار کنیم؛ اما در این صورت فکرمان کمی تنبل میشود زیرا فرضیات ما بدون اینکه به چالش کشیده شوند، پیش رفته و نظرات ما بهقوت خود باقی خواهند ماند.
دیدار فعالانه با افراد جدید، بهویژه افراد مختلفی که مثل شما نیستند، کمک میکند تا فرضیات خود را به چالش بکشید. بدون اینکه حتی متوجه رخدادن این اتفاق باشید، در ابعاد گستردهتری شروع به تفکر کرده و نگرشتان متفاوت خواهد شد.
استقبال از فرصتها و امتحانکردن چیزهای جدید
مطالعه تحقیقاتی خاصی، براساس آزمایشی که روی خلاقیت افراد خارج و داخل کشور کرد، نشان داد افرادی که در خارج از آن کشور زندگی میکردند، بهتر توانستند از تفکر خلاق برای حل مشکل استفاده کنند. درست است که همه نمیتوانند برای دورهای خارج از کشور زندگی کنند، اما جستوجوی فعالانه و استفاده از فرصتها برای انجام کارهای جدید، میتواند همین اثر را داشته باشد.
ارزش این را دارد که برای آموختن مهارت های جدید خود را به چالش بکشید یا کاری را انجام دهید که بهنظرتان دشوار است، زیرا تأثیر زیادی در تفکر شما خواهد داشت.
بهچالشکشیدن کلیشهها و تفکر فراتر از بدیهیات
مطالعه دیگری نشان داد که افرادی که مطابق کلیشهها فکر نمیکنند، مثل مردی که شغلش مامایی است، بهتر میتوانند از تفکر خلاق استفاده کنند تا افرادی که مطابق کلیشهها فکر میکنند. این مثال کوچک، تأثیر تفکر متعارف در توانایی تفکر خلاق را نشان میدهد.
اینکه از خود بپرسید « چرا اینطور فکر میکنم؟»، همچنین آگاهی از کلیشهها، کمک میکند تا فرضیات خود را مشخص کرده و خلاقانهتر فکر کنید.
تعامل با هنر، تئاتر و موسیقی
به نظر میرسد افرادی که به تئاتر و کنسرت میروند یا با فعالیتهای فرهنگی دیگری درگیر میشوند، میتوانند خلاقانهتر فکر کنند. این فعالیتها کمک میکنند تا مسائل را از منظر جدیدی ببینید، بنابراین به خلاقیت بیشتری فکر میکنید؛ همچنین احساس ارتباط بیشتری خواهید داشت و درکل مهربانتر میشوید.
اینکه برای لذتبردن از هنر در اوقات فراغت وقت بگذارید، به گستردهترکردن افق دیدتان کمک میکند.
شناخت عملکرد مغز: راهی برای کسب آگاهی از تفکر خلاق
تاکنون تحقیقات زیادی درباره نحوه کارکرد مغز انجام شده که نتایج جالبی به همراه داشته است که دانستن آن میتواند به فرایند نهادینهشدن تفکر خلاق در شما کمک کند. برای مثال:
مغز ما پیچیدگی و تغییر را دوست دارد؛
نوزادان بیشتر به چیزهای پیچیده و درحالتغییر مانند برگهای درختی که با باد حرکت میکنند، نگاه میکنند تا چیزهای ساده و ثابت. اینجا است که میفهمیم علاقه به پیچیدگی در ما نهادینه شده است.
یادگیری، یادگیری میآورد؛
هرچه بیشتر یاد بگیرید، یادگیری برای شما راحتتر میشود. این امر بهویژه وقتی که بیشتر و بیشتر درباره همان موضوع میآموزید، صادق است زیرا مغز شما هر بار اطلاعات بیشتری برای ساخت یک تصویر خواهد داشت. مغز ما جذب الگوها و ساختارها میشود و تمایل به دریافت اطلاعات بیشتری دارد تا بتواند آنها را با اطلاعات قبلی پیوند دهد. کسب توانایی برقراری پیوند میان این اطلاعات به شکلگیری تفکر خلاق کمک فراوانی میکند.
مغز ما بر اساس اطلاعات موجود فرضیات مختلف میسازد؛
عدهای این کار مغز را «میانبرزدن» مینامند. اگر مغز شما بهطور مؤثر فکر کند که میداند چه اتفاقی در حال رخدادن است، بهجای آنکه دنبال توضیح در آنچه که میبیند و میشنود باشد، بهدنبال مدلهای ذهنی خود است. این مفید است زیرا شما را توانمند میکند تا تجارب خود را تعمیم دهید، اما میتواند شما را بهسختی اسیر تجربیات قبلیتان کند.
مغز ما تمایل به کشف معانی و ارتباطات موجود دارد؛
ما به همان اندازه که پیچیدگی و تغییر را دوست داریم، عاشق الگوها و ارتباطات هستیم؛ برای مثال، ما شعرهای قافیهدار را راحتتر از شعرهای سپید حفظ میکنیم. مغز ما سعی میکند در هر چیز جدیدی الگویابی کند تا آن را راحتتر به خاطر بسپارد و با اطلاعات موجود از قبل، ادغام کند؛ این عادت باعث میشود هنگامی که هیچ الگویی وجود ندارد، فکر کنیم آن را میبینیم؛ علت توهم توطئه نیز همین عادت است.
مغز ما بازی را دوست دارد؛
یکی از دلایل جستوجوی الگوها، همین مورد است و آنهایی که از حلکردن جدول و پازلها لذت میبرند، حتما آن را تأیید میکنند. کودکان و بزرگسالان بهطور ذاتی از بازی با کلمات لذت میبرند، اما اغلب افراد برای بازی با ایدهها در محیط کار، نیاز به تشویق بیرونی دارند. اگرچه بازی در ذات انسانها است، شرطیشدگی باعث شده که فکر کنیم فقط در مواقع خاصی اجازه بازیکردن داریم.
باید مراقب مغز خود باشید؛
اگر خسته، گرسنه، یا تشنه باشید، مغز شما درست کار نخواهد کرد، زیرا آنقدر درگیر ارضای نیازهای فیزیکی شما میشود که به موضوعات مهمتر نوبت نمیرسد. اگر بترسید یا استرس بالایی داشته باشید نیز مغز شما کارکرد مناسبی نخواهد داشت؛ کافی است به این فکر کنید که در شرایطی که تحت فشار زیادی مثل امتحاندادن هستید، پاسخ به یک سؤال چقدر سخت است. ورزش مرتب، تغذیه سالم، خواب کافی و شرکت در فعالیتهای سرگرمکننده باعث کارکرد عالی مغز میشود. اگر این نکات را رعایت کنید، از مغز خود پاداش میگیرید؛ چگونه؟ با اندیشیدن به موضوعاتی که خیال میکنید خیلی وقت پیش، آنها را رها کردهاید یا حتی فکرکردن در موقع خواب.
چه چیزهایی خلاقیت را خاموش میکنند و مانع تفکر خلاق میشود؟
رفتارها و شیوههای فکری که خلاقیت را خاموش میکنند، عبارتند از:
اعتقاد به این که حق با شماست؛
اغلب خلاقبودن برای افراد باهوش، سختتر است زیرا عادت کردهاند که همیشه حق با آنها باشد؛ این عادت از آنجا نشئت میگیرد که در گذشته همیشه پاسخ درستی در آستین داشتهاند. شاید این روش در مدرسه جواب بدهد، اما در محیط کار و در ابعاد بزرگتر، اغلب پاسخی بهعنوان پاسخ صحیح وجود ندارد.
منفینگربودن و انتقاد از ایدههای دیگران؛
تفکر خلاق اغلب نیازمند اندیشیدن به «غیرممکنها» است؛ یعنی ایدههایی که حتی قابلاجرا و کاربردی نیستند؛ اما همین ایدههای نشدنی، ایدههای بهتری را میسازند، البته اگر به آنها اجازه ظهور بدهیم. منفینگری و تمسخر ایدههای جدید، اغلب آسانتر از بهکارگیری درست آنها است.
به همین علت است که طوفان فکری، اغلب با دورهای شروع میشود که در آن هیچکس حق بهچالشکشیدن ایده مطرحشده یا نظردادن درباره آن را ندارد.
باور اینکه خلاق نیستید؛
نگرش شما بسیار مهمتر از توانایی شما است. اگر باور کنید که خلاق نیستید، بعید است بتوانید تفکر خلاق داشته باشید. برعکس، اگر باور کنید که هر فردی، با کمی تشویق، میتواند خلاقانه فکر کند، بهاحتمال زیاد میتوانید فرد خلاقی شوید.
نتیجه نهایی
تفکر خلاق، مزایای زیادی دارد؛ به شما در بهبود توانایی حل مسئله و درک دیدگاه دیگران کمک میکند. در این جهان روبهگسترش، داشتن افقهای دید وسیعتر و توانایی تفکر گسترهتر، بسیار سودمند است و دستیابی به اهداف و پشتسرگذاشتن سختترین چالشها را برای شما تسهیل خواهد کرد.
بیشتر بخوانید: پاسخی به این سوال که در محیط کاری چطور هر روز خلاق و خلاقتر باشیم
منبع: skillsyouneed.com